- ۱۰ بازديد
- ۰ نظر
بخواب عشقم
بخواب عشقم,بخواب عشقم شعر,بخواب عشقم شعرنو,آسوده بخواب عشقم,آرام بخواب عشقم,لالا بخواب عشقم,لالايي بخواب عشقم,راحت بخواب عشقم,بخواب بغلم عشقم,بخواب اي عشقم,لالا لا لا بخواب عشقم,بخواب عشقم جديد,بخواب عشقم 2017,بخواب عشقم جديد,بخواب عشقم قشنگ,بخواب عشقم زيبا,جديدترين بخواب عشقم,زيباترين بخواب عشقم,شعر بخواب عشقم,متن بخواب عشقم,دكلمه بخواب عشقم,بخواب عشقم براي عشق,بخواب عشقم براي همسر,بخواب عشقم براي دوست,بخواب عشقم براي پدر,بخواب عشقم براي مادر,بخواب عشقم براي دختر,بخواب عشقم براي كودك,بخواب عشقم براي بچه,شعر هاي بخواب عشقم
در اين مطلب اشعار زيبا با مضمون بخواب عشقم را براي شما تهيه نموده ايم
بخواب عشقم
يه لالايي ميگم با عشق
يه لالايي از عشق
براي عشق:
بخواب اي عشق تو آغوش پر از عشق
ببين عشقو تو اين چشماي عاشق
يه لالايي به رنگ ارغوني
كه ميگه برات ازعشق با مهربوني
بگير دستمو امشب تا بخونم
از عشق پاكمون برات بخونم
چقدر خوبه براي تو بخونم
برات از عاشقيمون شعر بخونم
لالايي هام پر از عشق و نيازه
عزيزم به آغوشت خيلي نيازه
(به ياد امشبي كه هر دو با هم
به زير نور ماه تو آغوش هم)
يكي بغض كرده بود يكي ميخنديد
كه عشقش نكنه از غم بميره
فداي اون لب خندون عشقم
كه پر غصه است دلش اما مي خنديد
به عشق من فقط ، ميگفت مي خنديد
مي خنديد تا دلم از غصه واشه
تا بزم عشقمون از غم رها شه
لالا كن آي فرشته آي عزيزم
بزار تا جونمو به پات بريزم
لالا كن شب شده ستاره خوابه
ولي ماهي برات يه بي قراره
مي خواد نازت كنه تا دم دم صبح
بروي سينه ي تو جون بگيره
بخواب عشقم شعر
بخواب عشقم شعرنو
لا لا لا گله پونه
بخواب آروم كه شب نمي مونه
ببين يارت واست لالايي ميخونه
دوست دارم اونقدر كه فقط خدا ميدونه
لا لا لا گله لاله
بخواب آروم كه چشمم داره ميباره
بخواب آروم گله نازم،اشكام از شبه تاره
كه شب هام فانوسه چشماتو كم داره
لالا لا گله پونه
بخواب آروم كه بارونه
دله يارت پريشونه
تو خوابيدي غريبونه
لا لا لا گله خونم
بخواب عمرم بخواب جونم
هميشه با تو مي مونم
تويي گله يكي يك دونم
لالا لا گله زيبام
بخواب آروم نگو تنهام
تا آخر رويات باهت ميام
بخواب عشقم بخواب
آسوده بخواب عشقم
مهربانم رفت در وقت سحر ، مي بيني ام ؟
هر چه از دل گفتمش شد بي ثمر ، مي بيني ام ؟
جرم من اين بود من عاشق شدم ، خنديد او
در جوابم خويش زد راه دگر ، مي بيني ام ؟
اي شقايق من غريبم او مرا باور نكرد
ساقه ام را چيد اما با تبر ، مي بيني ام ؟
چون سياوش زآتش عشقش دل من رد نشد
آتشي بگرفته ام با چشم تر ، مي بيني ام ؟
نام من را برد چون تار دلش با ضربه اي
ضرب سوم بخت من شد كوك در ، مي بيني ام ؟
عشق من برخيز و بنگر روزگارم در قفس
ريختم از داغ تو من بال و پر ، مي بيني ام ؟
خرمم آن روز من گر بينمش با دلخوشي
آرزوي شاديت دارم به سر ، مي بيني ام ؟
آه « ساسان » تا ابد افسوس باشد ذكر دل
مانده ام تنها و اشكم بي اثر ، مي بيني ام ؟ …
« ساسان مظهري »
آرام بخواب عشقم
شب اومد عشق من آروم لالا كن
ميونه آغوشم موهاتو وا كن
ميكشم دست روي موهاتو ميگم
هنوزم من همون عاشقترينم
خودم چشماتو ميبندم با بوسه
مي چينم از رو لبهات چند تا بوسه
تو هم بوسه بزن به روي لبهام
كه بي تو من اين دنيا رو نميخوام
ميزارم سر رو سينت عشق نازم
بدون به داشتنت خيلي مي نازم
بخواب فرشته ي خوب و قشنگم
به عشق تو با اين دنيا مي جنگم
لالا بخواب عشقم
لالا كن عشق پاك و مهربونم
لالا كن تا برات يه شعر بخونم
يه شعر عاشقونه از ته دل
براي چشماي پاكت بخونم
بخونم همسرم عشقم عزيزم
همين امشب برات از عشق مي نويسم
با انگشتاي دستم و خون قلبم
رو ديوارا از عشقت مي نويسم
مي نويسم عاشقم، عاشق يك گل
گل سرخ مني تو آي عزيزم
لالايي بخواب عشقم
لالايي هام ديگه بوي غم نميده
از اون روزي كه عشقم به شونم تكيه ميده
لالايي هام همش شده عاشقونه
از اون روزي كه چشمات برام قصه ي عشقو مي خونه
نفس نفس من مي خونم لالايي هاي شبونه
براي عشقي كه مثه جون مي مونه
سر رو سينم ميذراه با ريتم عشق قلب من
چشماشو مي بنده و بهم آروم مي خنده عشق من
لالا لالا لالا لالا …
راحت بخواب عشقم
لالايي ميگم و برات مي خونم
حتي يه لحظه بي تو نمي تونم
بخواب عشق قشنگ آسموني
بگو با من هميشه تو مي موني
ميون آغوشم آروم لالا كن
براي عشقمون هر شب دعا كن
بخواب بغلم عشقم
روزگارم همه اش تلخ نبودت شده است
شب و روزم همه در ذكر و سجودت شده است
گفته بودم كه مرو از بر من اي صنمم
زينكه اين خانه دگر گرم وجودت شده است
به دلم غصه زياد است چه گويم ز غمت
كار اين سينه دگر مدح و سرودت شده است
دوست دارم همه جا عشق تو را جار زنم
واي زان روز كه قفلي به گلويت شده است !
عاشقت گشتم و سوزم ز فراقت گل من
ديده مشتاق تو و ديدن رويت شده است
لمس موي تو دگر گرچه خيالي عبث است
دست دلتنگ تو و شانه به مويت شده است
خانه ام پر شده از غم ، همه ي زندگيم
حسرتم بار دگر بويش بويت شده است
انتظارت بكشم تا به ابد همنفسم
آي و بنگر كه دلم زخم نبودت شده است
« ساسان مظهري »
بخواب اي عشقم
بارالها دوستت دارم و ميداني خودت
حرفهايم را نگفته پيش مي خواني خودت
آسمان هم مثل من ماه خودش ناديده است
چون كه او هم تا سحر از نيمه شب باريده است
دوست دارم عشق من بر يار من ثابت كني
ياورم باشي و رفع درد و هر حاجت كني
در تمام عمر خود از بي وفايي گفته ام
من جفاها ديده ام با گريه هايم خفته ام
ترسم اَر روزي نبينم روي ماهش جان دهم
از غمش سوزم خداوندا ، ز كف ايمان دهم
بارالها بي كسم او را فقط خواهم بدان
آرزويم را عطا كن بنده ات از خود مَران
با وفا مگذار با غمها نشينم من چنين
بارالها دوستت دارم خودت داني همين
لالا لا لا بخواب عشقم
گرچه تمام بودنم گمشده در نبودنت
غرق محال مي شوم ، غرق دوباره بودنت
چهره ي زيباي تو را نقش خيال مي كنم
باز به خواب خويشتن رسم محال مي كنم
حسرت ديدار تو را آهِ دوباره مي كشم
در شب بي ستاره ام تو را ستاره مي كشم
كاش دوباره بنگري بر دل زار و خسته ام
خسته كه نه ز عشق تو خرد شدم ، شكسته ام
روز ميان خواب من باز غروب مي شود
« اگر بياي از سفر آه چه خوب مي شود »
نقش تو پاك مي شود باز ز خواب مي پرم
حسرت ديدار تو را به كنج سينه مي برم
بخواب عشقم جديد
دل غمگينم امشب پاكتي سيگار مي خواهد
ز درد عشق ديگر دل طناب دار مي خواهد
دلم پر كينه و بغض است خواهد تا شود خالي
براي تخليه مُشتَم كمي ديوار مي خواهد
به هر كس دست دل دادم ، دل و دست مرا پس زد
بگفتا عشق ارزاني دلش دينار مي خواهد
عيار عشق ما سنجيد و گفتا بي بهايي تو
دكان عشق ما كوچك وَ او بازار مي خواهد
كلام عشق را بنگر خريداري نمي گردد
دلم يك ضربت كاري به چشم يار مي خواهد
رهايم كرد و رفت اكنون به نزد خويش انديشم
چرا عشقم دهم ياري كه من را خوار مي خواهد
بخواب عشقم 2017
ميان كوچه ي دنيا قدم ها مي زنم شايد
دلش بر روزگار من كمي سوزد به رحم آيد
ز بي انصافي دنيا دلم هر روز مي گيرد
نگو شادي دلم هر شب فقط غمباد مي زايد
ميان بازي دنيا نمي دانم چرا هر دم
اگر بختم شود قيچي برايم سنگ مي آيد
به دل اميد ماندن نيست بايد قيد دنيا زد
ببين پايان شب تار است و ظلمت باز مي پايد
اگر بودي اگر مي شد كنارم لحظه اي باشي
نمي شد ذكر هر روزم ولي ، اما ، اگر ، شايد
تمام واژه ها منفي ست ، نه ، هرگز ، نمي بايد
بيا برگرد و افكارم نما حتماً ، بلي ، بايد
ببين تكرار يك حرف است اين اشعار ناموزون
كلام آن دم شود موزون كه نامت بر زبان آيد .
بخواب عشقم جديد
باز هم شب شد و من هنوز بي عشق تو از تمام رويا ها دلگيرم امشب درانتظار يك شب به خير تا صبح بيدار خواهم ماند اما تو چشماهاي زيبايت را به روياها بسپار….شب به خير
بخواب عشقم قشنگ
باز صدا مي زنم تو را …. امشب بازم ميسپارمت به ان كسي كه تو ديار بي كسي بين همه دلواپسي مونس و همدمم بوده تو را به من هديه داده
شب به خير نازدانه گلم
بخواب عشقم زيبا
تو بخواب نازنينم ….
به جان تمام دلواپسي هايم قسم،
كه لحظه اي ديده بر هم ننهم
و نگهبان تمام غزل هاي بر باد رفته باشم
قول مي دهم يك مو نيز از سر قاصدك روياهايت كم نشود ،
تو بخواب نازنينم ….شب به خير
جديدترين بخواب عشقم
خوابي؟دلم مي خواد آرام خوابيده باشي، بي ترس، بي دلهره، بي دلتنگي
دلم مي خواد وقتي خوابي انجا باشم، دم در بي استم، سرمو بچسبانم به چارچوب، نگات كنم
خوب بخوابي گلم
خواباي رنگي ببيني
شعر در مورد شب بخير
مثل يك گنجيشك كوچيك ارام بخواب مهربانم
چشماتو رو هم بذار من اينجا بيدار ميمانم
كابوس را زندون ميكنم خواب بد را ميسوزانم
حافظ خواب تو ميشيم منو خداي خوب دل
چشمهاتو فردا ميبينم خوب بخوابي شبت به خير
شعر بخواب عشقم
اي گل سرخ پاييزم شبت به خير عزيزم
بوسه به پات ميريزم شبت به خير عزيزم
وقت لالايي گفتنه تو خوب بخوابي عشق من
عشقو به پات ميريزم شبت به خير عزيزم
متن بخواب عشقم
لالايي كن بخواب قشنگترين يار
منو از خواب غفلت كردي بيدار
لالايي كن بخواب معني عشقم
الهي بماني تو سرنوشتم
لالايي كن شبت به خير عزيزم
تمام عشقمو به پات ميريزم
دكلمه بخواب عشقم
لالايي لا لا بخواب اي گل نازم
كه براي چشما تو قصه مي سازم
لالايي لا لا بخواب اي گل سوسن
همه فرشته ها روي تو مي بوسن
بخواب عشقم براي عشق
….وقتي تو خوابي،تو مهتاب…..همه چي با من ،غريبه
….خواب تو يه سقف كوتاه…پشت اون نوري غريبه
….. خواب تو،خواب يه گندم….توي سرزمين عشقه
……خواب يه قصهء خوب….كفشاي غمگين عشقه
…. خواب تو خواب گل ياس…خواب يه حسِ ِ نجيبه
بخواب عشقم براي همسر
خوش آمدي مسافر سرزمين “روياهاي شيرين”
خواهشمند است در بستر بالش خود ارام باشيد
تا لحظاتي ديگر اماده پرواز خواهيم شد
تا صبح فردا سفر خوبي براي شما آرزومنديم
(خلبان خطوط هوايي “رويا”) !
شب خوش . . .
بخواب عشقم براي دوست
ماندم به چمن شب شد و مهتاب برآمد
سيماي شب آغشته به سيماب برآمد
آويخت چراغ فلك از طارم نيلي
قنديل مه آويزه محراب برآمد
درياي فلك ديدم و بس گوهر انجم
ياد از توام اي گوهر ناياب برآمد
چون غنچه دل تنگ من آغشته به خون شد
تا يادم از آن نوگل سيراب برآمد
ماهم به نظر در دل ابر متلاطم
چون زورقي افتاده به گرداب برآمد
از راز فسونكاري شب پرده برافتاد
هر روز كه خورشيد جهانتاب برآمد
ديدم به لب جوي جهان گذران را
آفاق همه نقش رخ آب برآمد
در صحبت احباب ز بس روي و ريا بود
جانم به لب از صحبت احباب برآمد
بخواب عشقم براي پدر
در انتظار خوابم و صد افسوس
خوابم به چشم باز نميآيد
اندوهگين و غمزده مي گويم
شايد ز روي ناز نمي آيد
چون سايه گشته خواب و نمي افتد
در دامهاي روشن چشمانم
مي خواند آن نهفته نامعلوم
در ضربه هاي نبض پريشانم
مغروق اين جواني معصوم
مغروق لحظه هاي فراموشي
مغروق اين سلام نوازشبار
در بوسه و نگاه و همآغوشي
مي خواهمش در اين شب تنهايي
با ديدگان گمشده در ديدار
با درد ‚ درد ساكت زيبايي
سرشار ‚ از تمامي خود سرشار
مي خواهمش كه بفشردم بر خويش
بر خويش بفشرد من شيدا را
بر هستيم به پيچد ‚ پيچد سخت
آن بازوان گرم و توانا را
در لا بلاي گردن و موهايم
گردش كند نسيم نفسهايش
نوشد بنوشد كه بپيوندم
با رود تلخ خويش به دريايش
وحشي و داغ و پر عطش و لرزان
چون شعله هاي سركش بازيگر
در گيردم ‚ به همهمه ي در گيرد
خاكسترم بماند در بستر
در آسمان روشن چشمانش
بينم ستاره هاي تمنا را
در بوسه هاي پر شررش جويم
لذات آتشين هوسها را
مي خواهمش دريغا ‚ مي خواهم
مي خواهمش به تيره به تنهايي
مي خوانمش به گريه به بي تابي
مي خوانمش به صبر ‚ شكيبايي
لب تشنه مي دود نگهم هر دم
در حفره هاي شب ‚ شب بي پايان
او آن پرنده شايد مي گريد
بر بام يك ستاره سرگردان
بخواب عشقم براي مادر
خواباي رنگي بيبيني
خواب دلتنگي نبيني
شبت به خير اي مهربان
خوب بخوابي عزيز جانم
بخواب عشقم براي دختر
زيزم خواب و بيدارت قشنگه
شب من بي تو و بي آب و رنگه
بخواب اي نازنينم, مهربانم, دلنشينم
منم من, عاشقت, آرام باش بهترينم
بخواب عشقم براي كودك
لالايي لا لا بخواب اي گل نازم
كه واسه چشاي تو قصه مي سازم
لالايي لا لا بخواب اي گل سوسن
همه فرشته ها روتو مي بوسن
بخواب عشقم براي بچه
لالايي كن بخواب قشنگترين يار
منو از خواب غفلت كردي بيدار
لالايي كن بخواب معني عشقم
الهي بموني تو سرنوشتم
لالايي كن شبت به خير عزيزم
تمام عشقمو به پات ميريزم
شعر هاي بخواب عشقم
اي گل سرخ پاييزم شبت به خير عزيزم
بوسه به پات ميريزم شبت به خير عزيزم
وقت لالايي گفتنه تو خوب بخوابي عشق من
عشقو به پات ميريزم شبت به خير عزيزم
بخواب عشقم
- ۱۱ بازديد
- ۰ نظر